مجموعه خاطرات شهداء پیرامون توصیه به حجاب ۲

_ شهید محمدرضا فراهانی
بهتر نیست حجابتان کامل باشد؟ 
ابتدا برای آن فرد نامه ای نوشت و بعد که متوجه شد طرف پذیرای حرف حق است، با او این طور حضوری صحبت کرد: «خانم محترم! شما که زحمت می کشید روسری می پوشید، بهتر نیست که کامل بپوشید! اگر این کار را بکنید، خدا راضی می شود. تازه هم برای کلاس خوب است، هم برای خودتان.»
(َآن شب قدر، ص ۳۰٫) ( پا به پای شهدا(۸)عفاف و حجاب، ص۱۱۳)

_ شهید محمد طالبیان
این وضع پوشش یک دختر محصّل نیست!
در یکی از کلاسها به چند دختر که دامن کوتاه پوشیده بودند، تذکّر داده بود و یکی از معلّمان گفته بود: «آقای طالبیان هیچ متوجه هستی که این دختر کیست؟ این دختر رئیس فرهنگ منطقه است.» در جوابش با خونسردی گفته بود: «دختر رئیس فرهنگ باشد؛ من وظیفه دارم تذکّر بدهم تا پوشش بهتری داشته باشد. این که وضع پوشش یک دختر محصّل نیست.»

ناراحتی به خاطر عدم حجاب کامل همسر صاحبخانه!
من و حاج آقا الوندیان همراه حاج آقا طالبیان برای انجام کاری به تهران رفته بودیم. اوایل انقلاب بود. در خیابان با یکی از همشهریهای ساکت تهران برخورد کردیم. او با اصرار ما را به خانه خودشان دعوت کرد و ما هم رفتیم. خانم ایشان برای خوش آمد گویی و پذیرایی به اتاق آمد. از شانس بد ما حجاب کاملی نداشت. به سرعت آثار ناراحتی را در چهره حاجی دیدم. بلند شد و رفت وضو گرفت و گوشه اتاق به نماز ایستاد و آن قدر نمازش را ادامه داد تا این که سفره غذا پهن شد. اشاره کردیم حاجی بیا، خانم در آشپزخانه است؛ آمد و کمی غذا خورد و بلافاصله بلند شد رفت گوشه اتاق، روی جانمازی که هم چنان باز بود، به نماز ایستاد تا این که آخر شب که رختخوابهایش پهن شد، آمد و خوابیدیم.
(یک آسمان صبح، ص ۱۳۸٫و۶۳) ( پا به پای شهدا(۸)عفاف و حجاب، ص۱۱۵, ۱۱۴)