

آیت الله قاضی عراقی
اگر عمامهای بماند
آیت الله حاج شیخ رحمت الله قاضی عراقی پدر معظم مرحوم آیت الله ستوده در برابر بدعت گذاران و منحرفان، موضع گیری شدید و پرصلابت داشتند؛ به طوری که دربارهاش میگفتند: اگر کوهها بلرزد، او متزلزل نمیشود.
همزمان با واقعه کشف حجاب که در زمان رضا خان صورت گرفت، مسئله متحد الشکل کردن لباسها نیز مطرح شد و در پی آن، علما از پوشیدن لباس روحانیت و بر سر گذاشتن عمامه، بدون اخذ مجوز از دولت، منع شدند.
نقل شده که مرحوم قاضی عراقی از برداشتن عمامه، بیشتر از کشف حجاب ناراحت بودند. وقتی به ایشان گفته بودند: چرا شما از منع پوشیدن لباس روحانیت که یک امر مستحبی است، بیشتر از حجاب که امری واجب است، ناراحتید؟
پاسخ داده بود: اگر عمامهای بماند، حجاب را برمیگرداند.
یعنی مبارزه با عمامه، مبارزه با لباس نیست که شما میگویید یک امر مستحبی است؛ بلکه این مبارزه با یک عقیده است، ارزشها را یکی پس از دیگری از ما میگیرند؛ امروز حجاب را میگیرند، فردا یک چیز دیگر را میگیرند و پس فردا و دیگر چیزی از دین باقی نخواهد ماند.
(محمد قنبری: یادمان آیت الله حاج شیخ محمد تقی ستوده، ص۲۲-۲۳٫)
آیت الله ستوده
حتی هنگام خواب
یکی از خصوصیات حضرت آیت الله حاج شیخ محمد تقی ستوده، تقوای چشم بود. اگر چشم ایشان در خیابان به نامحرم میافتاد، فوراً چشم خود را بسته، به جهت دیگری روی میگرداند.
خود ایشان بیان میکرد: اگر برای من حتی در خواب هم، چنین منظرهای پیش بیاید، در آنجا هم همین رفتار را دارم و چشمهایم را میبندم.
وی این مطلب را بر یک مطلب کلامی شاهد میگرفت که در عالم برزخ میگویند انسان صفاتش را همراهش دارد و خواب نمودی از برزخ است. میگفت: انسان هر ملکهای که در بیداری دارد، در خواب هم همان حالت را دارد و در برزخ هم همین طور است.
همسرشان نقل میکرد: یک بار کاری با ایشان داشتم و به مسجد رفتم و منتظر شدم تا ایشان از مسجد بیرون بیاید و آن کار را به ایشان بگویم.
همان طور که کنار ایستاده بودم و ایشان بیرون میآمد، گفت: همشیره! فرمایشی داشتید؟
اصلاً نگاه نمیکرد ببیند چه کسی است که من را بشناسد و همان طور که سرشان پایین بود، از من سؤال کرد.
(محمد قنبری: یادمان آیت الله حاج شیخ محمد تقی ستوده، ص ۵۶٫)