

با توجه به اینکه حکم چند همسری از دیدگاه قرآن کریم، حکم ضروری دین خداوند نیست و از چندین آیه ی قرآن کریم برمی آید که نهاد چند همسری دست کم مورد تشویق شارع مقدس قرار نداشته است و جواز این نهاد در اسلام تنها برای موارد خاص صادر شده است.
سوره ی مبارکه نساء آیه ی شریفه ۳: «فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَهً »
ضرورت و مصلحت اقدام جهت محو چند همسری از چند منبع ریشه می گیرد. نخست این که این نهاد موجب فروپاشی بسیاری از خانواده ها و عدم پایداری آن ها می شود. دیگر اینکه وجود امکان قانونی چند همسری موجبات عدم اطمینان و آرامش روانی زنان را موجب می گردد و همیشه آنان را در این آشفتگی باقی میدارد که هر زمان ممکن است با هوویی روبه رو شوند. و دلیل دیگر به پیامدهای منفی بین المللی وجود نهاد چند همسری در جوامع اسلامی باز می گردد که مورد انتقاد واقع می شوند. از این نظر که به حقوق زنان به اندازهای کافی توجه نمی شود و…
در واقع این قبیل انتقادها تا حد زیادی می تواند چهره ی زیبا و انسانی دین اسلام را در نظر غیر مسلمان مخدوش سازد و مانع از دریافت پیام های والای این دین آسمانی به مخاطبان غیر مسلمان گردد.
با بررسی و تأمل در قرآن کریم ـ آیه ی سوم سوره ی نساء ـ در می یابیم که اسلام نکاح متعدد را به شرط عدالت و در مواقع ضرورت اجازه داده است و در واقع مهمترین موضوعی که اساس تعدد زوجات را در صورت استطاعت از لحاظ تمکن و اجرای عدالت ایجاب می نماید برقرار نمودن مساوات و برابری مابین زنان و عدم تبعیض بین آنها است.
اگرچه بعضی از آنها کم سال تر و بعضی دیگر مسنتر و یا این که برخی زیباروی بوده و بعضی دیگر از وجاهت کامل محروم باشند تا به آن اندازه که مقدور شخص باشد باید در اجرای این مساوات بکوشد و عدالت واقعی و حقیقی را ما بین آنها برقرار نماید، و با وجود جدّیت و کوشش تامی که انسان در این موضوع انجام بدهد باز هم قلباً نمیتواند مودت و دوستی بین زنان را که امری است قلبی یکسان قرار دهد.
و به سبب همین امر طبیعی است که خداوند در آیه ی شریفه ی ۱۲۹ از سوره نساء عدالت مردان را ناشدنی و محال میداند و در واقع اجرای چنین عدالتی از عهده ی اشخاص خارج است و مردان را از چند همسری منع می نماید.
همچنین آیه ی ۱۲۸ و ۱۳۰ همین سوره نیز حکایت از مشکلات چند همسری دارد. چنان که آیه ی ۵۱ سوره ی احزاب.
در این آیات سخن از نشوز مرد به میان آمده و حذف زن را از بدسلوکی او نشان داده است و خدایی که طلاق را مبغوض ترین چیز می داند، اجازه می دهد مردان چند همسره، همسران خود را رها سازند تا خداوند از سعه ی خود بی نیازشان کند، و این همه درباره ی زوجات متعدد است.
گذشته از این، موضوع تعدد زوجات، ناظر به امور انجام شده ی پیش از اسلام است. آیه ی سوم سوره ی نساء، سنت جاهلی را تعدیل می کند ولی آیه ی ۱۲۹ درصدد برآمده تا این سنت را از جامعه ی تازه متحول بردارد و به آنان بفهماند: یک مرد، یک دل و یک محبوب..
اصل در ازدواج، تک همسری است. دین مین اسلام تلاش می کند زوجین را علیرغم مشکلات، به زندگی مودت آمیز و عاشقانه دعوت کند ولی در مواردی ضروری و جایی که برای شوهر توان زندگی تک همسری وجود نداشته باشد، راهی گشوده است و اجازه می دهد همسر دوم اختیار کند. همچنین در جامعه های که تعداد زنان بیشتر از مردان باشد، مرد می تواند علاوه بر همسر خود با زن یا زنان دیگری، صرفاً به قصد بهره دهی به آنان، ازدواج کند و همانطور که بیان شد این موارد فقط در مواقع ضروری است.